www.iiiWe.com » یک شعر

 صفحه شخصی مهدی ناظمی   
 
نام و نام خانوادگی: مهدی ناظمی
استان: خراسان رضوی - شهرستان: مشهد
رشته: کارشناسی معماری
شغل:  کارمند
تاریخ عضویت:  1390/08/23
 روزنوشت ها    
 

 یک شعر بخش عمومی

5

صدایی در درونم سالهاست خصمانه می غرد
چونان رعدی مرا در خویشتن رندانه می سوزد
سحر تا شامگاهان دردبی درمان و جانکاهی
به باغ خشک اندامم مکرر آتش افروزد
به کامم نیش ونوشم زهرودژخیمی چنان حاذق
فرستد ناله ام تا عرش ، زبانم برلبم دوزد
مپرس از من چه حال وچه سودی دارم از افغان
زبان تلخ درد است و طنینی بر من آویزد
مرا درخویش می بیند ، فرا میخواند ازخویشم
هلاوت گیرد از کامم ، به کامم زهر می ریزد
کشد هر روز روزم را به آیینی سیاه و پست
چنان بامن عجین گردد که چون با خویش آمیزد
مپرس از من چه حالی وچه ننگی دارم از پستان (منظور فرومایگان است)
که چون خوابی کریه از بستر بیداریم خیزد

چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت 11:23  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 10:49 پنجشنبه 25 آبان 1391
2
 امیر یاشار فیلا

در غیاب «ویراستار پارسی» گرامی، لازم می‌دانم یادآوری کنم که املای درستِ واژه‌ای که در بیت پنجم به کار رفته، «حلاوت» است.
مهدی ناظمی 18:39 پنجشنبه 25 آبان 1391
1
 مهدی ناظمی
متشکرم جناب یاشار.این شعر از سروده های خودم و درهمان دقایق ابتدایی پس از سرودن ، اینجا درج گردید.ضمن عذر خواهی باید به عرض برسانم ، درهنگام جاری شدن شعر بر فکر وقلمم بنده بدنبال پیگیری حس بی همتای آن لحظات و تکمیل سروده ام هستم، به همین خاطر ازین دسته ایرادات دور از انتظار نیست.به هرحال از توجه جنابعالی سپاسگزارم.